نظرات شما عزیزان:
همه جای ورازان حتی هرازش هم قشنگ است من که از داشتن چنین کوه زیبایی لذت مب برم.
یادش بخیر با خانواده دایی میرفتیم قل قل چشمه تا بزرگترا بساطو بچینن ما بچه ها میرفیم حوضی و اذیت کردن همدیگه واقعا یادش بخیر کاش همیشه بچه بودیم و بچگی میکردیم کااااااااااااااااش
lمهدی ملکی
ساعت8:03---17 تير 1393
منم ک سه ماه تابستونودر زمان نونهالی دهکده بودم به همراه هم سنو سالامون یا به قل هم دهکده ای هامون (دیبن) حوضی می کردیم یا میرفتم (قرق) حوضی البته فکر کنم الان خشک شده باشه..در کل بعد از تنی به آب زدن آب می رفت تو گوشامون بعد دو تکه سنگی میگرفتیم تکه سنگ اولی رو میزاشتیم رو گوشامون و با تکه سنگ بعدی ضربه ای میزدیم به سنگی که رو گوشمون بود تا آب از گوشمون بیاد بیرون آخرشم رو تخته سنگ بزرگی مینشستیما آفتاب میگرفتیم.. یادش بخیر
راستی به نظرتون الانم حوضی میکنن
راستی به نظرتون الانم حوضی میکنن
خ کریمی
ساعت23:47---16 تير 1393
به قول جوونای اون دوره: هراز او بیمو پل بورده/ من و می دلبر دل بورده
خ کریمی
ساعت23:45---16 تير 1393
می رفتیم لب رودخونه ظرف بشوریم. از بالای رودخونه فندق یا سیب تو آب شناور بود و ما بچه ها به دنبال این میوه ها و در آخر هم بدون میوه و خیس و کتک مامان.......... یادشون بخیر. کاش زندگیمون صحنه برگشت داشت. یا اینکه این خاطرات برا بچه های ما تکرار شدنی بودند. وولی حیف حیف از اون روزهای شادی و بچگی و اون روزهای پاک روستا با مردمانی دل صاف و مهربون
saeid
ساعت1:34---16 تير 1393
یاد حوضی و کله لو بخیر
هستي
ساعت12:51---14 تير 1393
من كه خيلي خاطره دارم يه جاي خلوت جمع ميشديم وسنگ ها را روي هم جمع ميكرديم وآن وقت توي محل آب جمع شده اب بازي مي كرديم به قول ما بچه هاي آن موقع حوضي ميكرديم ولي بعد از آن سرخوشي كتك هاي مامانم تنم را مي بوسيد